روزی خواهی آمد و من غم هایم را به باد خواهم داد. کلبه ای خواهم ساخت رو به ساحل خوشبختی.

 روزی خواهی آمد و با تو کتاب زندگی را ورق خواهم زد. بیا مرهمی باش بر زخمهای دلم.

 نام تو را در قاب سبز وجودم نوشته ام.

 

 

پی نوشت۱: این نوشته نه مذهبیه٬ نه سیاسی. بلکه کاملا ً عاشقانه ست.

پی نوشت۲:نفس برآمد و ... بالاخره کام از او برآمد.