سعید میگفت سعدی یه شعر داره ـ گناهش گردن خودش ـ با این مضمون :

 گر بر سر چیز* من نشینی      دروازه ی کازرون ببینی

 دارم فکر میکنم خدا رو شکر که سعدی فقط یه دونه بود و دیگه همانندی یا

 بهتر بگم همآوردی براش نمیاد!

 سعید کرم* داری؟! 

 

 

 * : چیز همان چیز است اما چیزم چیزهای قدیم! والا!

 * :ک ِ رْ مْ. یه وقت اشتباه نخونید.